اگر اهل تماشای سریال معروف بازی تاجوتخت باشید، بدون شک این آهنگ بسیار تکاندهنده و اثرگذار را شنیدهاید. این ترانه، داستان یکی از شخصیتهای دنیای خیالی این سریال به نام Jenny است. او رعیتی اهل شهر Oldstones بود که شاهزادهای به او علاقهمند میشود و برای ازدواج با Jenny از حق خود برای رسیدن به پادشاهی میگذرد. گروه انگلیسی Florence and the Machine این آهنگ را در نهایت زیبایی اجرا کردهاند.
این آهنگ بسیار ملایم و کمی غمگین است و متن بسیار سادهای دارد. داستان آن مربوط به زمانی است که همسر Jenny (همان شاهزاده) و پدر همسرش (پادشاه) به واسطه خیانت نزدیکانشان در یک مهمانی به قتل رسیدهاند و اکنون Jenny در آن تالار باقی مانده و حاضر نیست آنجا را ترک کند.
از لحاظ کلمهها و عبارتهایی که در متن شعر به کار میروند، این ترانه ساده است و برای زبانآموزان مبتدی و متوسط ایدهآل به حساب میآید زیرا خواننده تمام کلمهها را کامل و درست ادا میکند. توصیه میکنیم این شعر را دانلود و حفظ کنید و همراه با آن بخوانید تا هم اسپیکینگ و لیسنینگ خود را تقویت کنید و هم لهجه بهتری داشته باشید.
کلمهها و عبارتهای کاربردی
- hall
- spin
- sorrow
- crumble
ترجمه فارسی
High in the halls of the kings who are gone
Jenny would dance with her ghosts
The ones she had lost and the ones she had found
And the ones who had loved her the most
در تالارهای پادشاهانی که مردهاند
جنی با روحها میرقصید
روحهایی که از دستشان داده بود و روحهایی که پیدایشان کرده بود
و روحهایی که زمانی بیش از هر کسی عاشقش بودند
They danced through the day
And into the night through the snow that swept through the hall
From winter to summer then winter again
‘Til the walls did crumble and fall
آنها تمام روز
و تمام شب را مشغول رقصیدن روی برفهایی بودند که تمام تالار را پر کرده بودند
از زمستان تا تابستان و دوباره زمستان
تا اینکه تمام دیوارهای قصر فرو ریختند و از بین رفتند
متن کامل انگلیسی
High in the halls of the kings who are gone
Jenny would dance with her ghosts
The ones she had lost and the ones she had found
And the ones who had loved her the most
The ones who’d been gone for so very long
She couldn’t remember their names
They spun her around on the damp old stones
Spun away all her sorrow and pain
And she never wanted to leave, never wanted to leave
Never wanted to leave, never wanted to leave
They danced through the day
And into the night through the snow that swept through the hall
From winter to summer then winter again
‘Til the walls did crumble and fall
And she never wanted to leave, never wanted to leave
Never wanted to leave, never wanted to leave
And she never wanted to leave, never wanted to leave
Never wanted to leave, never wanted to leave
High in the halls of the kings who are gone
Jenny would dance with her ghosts
The ones she had lost and the ones she had found
And the ones
Who had loved her the most